انسان در جستجوی معنا

نویسنده : ویکتور فرانکل 

مترجم : دکتر نهضت صالحیان ، مهین میلانی

دکتر ویکتور فرانکل ، روانشناس اتریشی در این کتاب از تجربیات خود در اردوگاه‌های کار اجباری در دوران جنگ جهانی دوم سخن گفته است .وی معتقد است اگر زندگی سراسر رنج و چالش است، برای زنده ماندن باید معنایی برای رنج بردن یافت و کسی که دلیل بودن و زیستن خود را بیابد با هر مشکلی خواهد ساخت. او برای رهایی از بی‌هدفیِ زندان به زندگی خود در درون زندان "لقب زندگی موقت نامحدود" داده بود.

نیچه می‌گوید: کسی که چرایی برای زیستن داشته باشد ،از پس هرگونه چگونه ای نیز برمی‌آید.

دکتر فرانکل گاهی از بیماران خود که از اضطراب‌ها و دردهای کوچک و بزرگ رنج می‌بردند و شکوه می‌کردند، می‌پرسید :چرا خودکشی نمی‌کنید؟ در زندگی هر کس چیزی وجود دارد .دلیل برای ادامه حیات.

زندگی یعنی دست یافتن به هدفی از راه خلاقیت فعال

دکتر فرانکل پایه‌گذار نظریه لوگوتراپی است، وی در این باره می‌گوید: لوگوتراپی در مقایسه با روانکاوی روشی است که کمتر به گذشته توجه دارد، به درون نگری هم ارج چندانی نمی نهد و در ازای توجه بیشتر به آینده وظیفه و مسئولیت و معنی دارد که بیمار باید زندگی آتی خود را صرف آن کند. "لوگوس" واژه یونانی است که به "معنی" اطلاق می‌شود. لوگوتراپی بر معنی هستی انسان و جستجوی او بر رسیدن به این معنا تاکید دارد، بنابر اصول لوگوتراپی تلاش برای یافتن معنای زندگی اساسی‌ترین نیروی محرکی هر فرد در دوران زندگی اوست. دکتر فرانکل به این ترتیب نظریه کاملاً بر خلاف روانکاوی فروید داده است ؛ زیرا در روانکاوی فروید "اصل لذت جویی " به عنوان نیروی محرکه اصل شخصیت تلقی شده است و چنین توجیه می‌شود که هدف انسان در زندگی گریز از درد و رسیدن به لذت است و همچنین اصل موجب بقای انسان است. اما در کتاب انسان در جستجوی معنا ،دکتر فرانکل آموزش می‌دهد چگونه در پس رنج‌های بیشمار زندگی ابتدا پذیرش رنج‌ها و در نهایت یافتن دلیلی برای ادامه حیات بیابیم.

برشی از صفحه ی ۶۴ کتاب :

رنج انسان شبیه عملکرد گاز است. اگر مقدار معینی از گاز را با تلمبه وارد اتاق خالی کنیم ،اتاق هر قدر هم بزرگ باشد تلمبه اتاق را پر از گاز خواهد کرد . و آن را به طور یکسان و کامل به همه قسمت‌های اتاق خواهد رساند. بنابراین رنج چه کم و چه زیاد روح بشر ضمیر آگاه او را آزار می‌دهد .از این رو می‌توان گفت که "میزان" رنج بشر کاملاً نسبی است.

 این کتاب دارای دو بخش است. در بخش اول از تجربیات ویکتور فرانکل در زندان در بازه‌ی جنگ جهانی دوم میخوانیم و در بخش دوم کتاب از مفاهیم اساسی در لوگوتراپی سخن به میان آمده است . مفاهیمی همچون خلاء وجودی ،معنای زندگی، جوهر وجود ، معنای عشق،  معنای رنج و... است.

فرانکل در پاسخ به معنای زندگی در چند سطر اینگونه می‌گوید: 

این پرسش کلی مثل این است که از یک قهرمان شطرنج بپرسید بهترین حرکت مهره‌ها در بازی شطرنج چیست؟ پر واضح است که بهترین حرکت یا حتی حرکت خوب، جدا از یک موقعیت معین در بازی و بدون در نظر گرفتن شخصیت حریف، معنی و وجود خارجی ندارد. در مورد وجود انسان نیز قضیه درست به همین شکل است هیچ معنای انتزاعی که انسان عمر صرفه یافتنش کند، وجود ندارد؛ بلکه هر کس دارای وظیفه و رسالتی ویژه در زندگی است که باید بدان تحقق بخشد. او در انجام این وظیفه و رسالت جانشینی ندارد و زندگی قابل برگشت نیست. مسئولیت او بی‌مانند و منحصر به فرد است و فرصتی که برای انجام آن دارد نیز بی‌همتاست. هر موقعیت از زندگی فرصت طلایی است که به انسان امکان دست و پنجه نرم کردن می‌دهد .گرهی به دستش می‌دهد تا شانس گشودن آن را داشته باشد.

در این پست راجب بخشی از این کتاب صحبت کرده بودم. این کتاب به حدی عالی بود که خواندن این کتاب را به تک تک شما توصیه می‌کنم . شما چطور ؟ این کتاب را خوانده اید؟ نظر شما راجب این کتاب چیست؟