مدت زیادی از شناخت من در رابطه با گیاه بابونه نمیگذره . اولین بار گل بابونهُ در نرم افزار پینترست ( pinterest ) دیدم . با یه نگاه عاشقش شدم . 

بعداز مدتی مامان یه جاییُ بهم معرفی کرد که پر از بابونه بود . یه دشت بابونه برای منی که عاشق این گیاه شده بودم شور و اشتیاق وافری ایجاد کرد که مصمم کرده بود حتما به اونجا سر بزنم .اما نمی دونم چرا هربار که میخواستم به دیدن بابونه برم یه اتفاق بد میوفتاد و من نمیتونستم برم.

دیگه خلاصه پنجشنبه  طلسم شکست و با خانواده رفتیم . بابونه تو منطقه ای که ما زندگی میکنیم سمت ییلاق های اطراف وجود داره و بیشتر بالای کوه ها دیده میشه .  

اگه پنجشنبه نمیرفتم تا هفته ی دیگه بابونه  ها تموم می شدن و دیدن این منظره ی زیبا رو تا سال بعد از دست میدادم . تو مسیر به یه باغ موسیر هم برخوردیم که عکسشو براتون میذارم  


با دیدن این طبیعت زیبا خیلی حالم خوب شد و روحیم به شدت با روزهای دیگه فرق کرد. 

پ.ن: من عاشق عکاسی ام و از عکس گرفتن نهایت لذت و تفریحُ می برم . این عکس هارو تو پیج اینستاگرامم هم گذاشتم دلم نیومد اینجا ثبتشون نکنم فقط خواهشا کپی نکنیدشون