۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نامه قدیمی» ثبت شده است

نامه

نامه نوشتن ، هر چقدر هم که فکر کردم به نتیجه ای نرسیدم که من بودم یا میم که نامه نوشتنُ مرسوم کرد؛ اما با خوشحالی میتونم بگم که  این رسم بعد از مدت تقریبی 3 سال ونیم همچنان ادامه دار شد :)*

یادمه وقتی برای اولین بار کتاب "مثل خون در رگ های من" از احمد شاملو رو به دست گرفتم و خوندم به خودم گفتم چه عشق پاک و قشنگی :) یعنی میشه یه روزی هم من و میم آنقدر نامه های نوشته شده باشیم و عشقمون بی مثال و بی نظیر باشه که وقتی بعدا که عصا به دست گرفتیم چاپ بشن ^_^

اما این روز ها بیشتر به این فکر میکنم بعد از جداییمون چه اتفاقی برای این نامه ها می افته؟ دلم به حال اون نامه  هایی میسوزه که بعد از تموم شدن رابطمون هرگز به دست میم نمیرسه و هرگز توسط اون خونده نمیشن ...

*اون تیکه اول متن رو من 2 اردیبهشت  سال 1400 نوشته بودم. از اون به بعد دیگه یادم نبود که بیام و تکمیلش کنم. تو بخش پیش‌نویس ها داشت خاک می‌خورد. امروز هم خیلی بی هوا که بازش کردم دیدم. یک سال پیش چطور بودیم و امسال چطوریم (:... 

  • ۳
  • نظرات [ ۲ ]
    • یاسمن گلی :)
    • پنجشنبه ۱ ارديبهشت ۰۱

    نامه

    عاشقانه های لابه لای نامه ها که به جوهرِ آبیِ خودکارِ بیک آغشته شده بود رنگ و بوی اصیلی داشت. ترس دیدن برگه ها به دست بقیه هیچگاه لذت نگه داشتن نامه ها را کم نمی‌کرد. 

    آن نامه ها حکم سند امضاشده ای را داشت که در آن مالکیت قلبی را بیان می‌کرد که اکنون برای او می تپید. با هربار گرفتن نامه ای جدید گویی مُهر جدیدی برای تمدید این عاشقی بر روی کاغذ زده می‌شد و همین برای بال در آوردن و به پرواز در آمدن در رویا کافی بود. 

    رویایی که سر منشأ اش همان نامه نگاری های یواشکی اما پر از لذت بود. رویاها پر می‌شد از بودن ها، از "من" و "تو" هایی که به "ما" تبدیل می‌شد و عشق و سرخوشی را مهمان قلب ها می‌کرد. عاشقی با آن نامه‌ ها حال و هوای دیگری داشت. در آن پر بود از امید به آینده و دست در دست شدن عاشقان و قدم زدن هایی تا بی انتها.

    پی‌نوشت (23:39) :میخواستم جهت ابراز همدردی برای سالگرد سرنشینان هواپیمای اوکراینی این پستُ بردارم و در روز های بعدی منتشرش کنم اما جهت احترام به دوستانی که کامنت گذاشتن این کارو نکردم.

    پی‌نوشت : خطای انسانی ای که هرگز از خاطر ها پاک نمیشه... 🖤

  • ۱۴
  • نظرات [ ۹ ]
    • یاسمن گلی :)
    • چهارشنبه ۱۷ دی ۹۹
    که زخم هر شکست من حضور یک جوانه شد 🌱
    ***
    چه حسرتیست بر دلم
    که از تمام بودنت
    نبودنت به من رسیده