سیم کارتمو عوض کردم. چهار رقم آخرش عین چهار رقم خط ایرانسل میم هست :)هروقت بهش فکر میکنم عین احمقا ذوق زده میشم ...

این روزا به شدت به راهنمایی و حرف زدن با میم نیاز دارم . همیشه راهنمایی های خوبی بهم می‌کرد با اینکه شاید نصف به نصفشونو اجرا نمیکردم.همش به خودم میگم تو همون یاسمنی هستی که تو مرداد و اون شرایط سخت که هیچکس از جزئیاتش اطلاع نداره تونستی تصمیم بگیری حتی با توجه به اینکه الان از اون تصمیم پشیمونی پس الان هم میتونی تصمیم بگیری . اما بازم ته دلم اون آدم ...

نمیدونم از چه تعریفی باید استفاده کنم تا منظورمو برسونم ولی فقط میتونم بگم که جدا از پارتنر رفیق صمیمی بود که از خصوصیات اخلاقی من خبر داشت و میتونست راهنمایی و هم فکری خوبی برام باشه . چقدر نیاز دارم عین روزی که داشتم انتخاب رشته میکردم و اولین رشته رو پزشکی تهران زده بودم و پشت تلفن از ته دل پیش میم زار زدم دوباره ار ته دلم پیشش زار بزنم و اون آدم بشه مرهمم.اما چقدر عبث که خودش یکی از زخم های روی دلمه.چقدر نیاز دارم تو این روزای سخت کنارم باشه . کاش انقدر غریبه نمی‌شدیم...

فکر میکردم بهمن قراره خیلی متفاوت تر و بهتر باشه ولی برعکس لبخند زدن تبدیل به یه کار محال شده ‌.