خدایا بسه دیگه :/ تا کی این مسخره بازی میخواد ادامه پیدا کنه؟ الان دو هفته اس هر شب تو خواب حرف میزنم و صبحا از خواب میپرم، تا یکی دو ساعت بعد از خواب هم قلب درد دارم :/ مازا فازا؟ بسه دیگه. به درک که دوست داشتنی نیستم.به درک که کسی منو نمیخواد.به درک که کسی دلش با دلم هم سو نیست. به درک که آدم ایده آلی نیستم. به درک که تهران زندگی نمیکنم. به درک که هیچکس پای قول قراراش نمیمونه. به درک همه چی. فقط بزار عین آدم بخوابم. نه تو خواب آرامش دارم نه تو بیداری. این چه وضعشه؟! اونی که میخواست رفته، زندگیشم داره میکنه. من چرا این وسط باید اذیت شم؟کاش میشد قلبمو در بیارم بندازم بره.
پ. ن: یه روزایی جلوی تمام حرفا می ایستادم چون فکر میکردم داستان من و میم خیلی متفاوت تر از چیزایی هست که بقیه میگن. ولی خب میم ثابت کرد که اینطوری نبود. حالا فقط از این به بعد حرفای بقیه رو تایید میکنم. چون یاد گرفتم هیچ چیزی متفاوت نیست. همه یه جور میگن دوستت دارم یه جور میگن میخوانت یه جور هم میرن.