از زمانی که اولین بادِ گرم بهاری گونه هامو قلقلک داده، همش به این فکر میکنم که پاییز و زمستونی که گذشت چقدر طولانی بود. به حدی سرمای زمستون تو دلم کولاک به پا کرده بود که یادم رفته بود بهار و تابستونی هم هست. انگار این تغییر فصل تلنگر خوبی برای من بود تا یاد وعده ی خدا بیوفتم:

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿۵﴾ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿۶﴾

پس بعد از هر سختی آسانی هست. 

بهارتون سرشار از آرامش 🦋

پ. ن:ممنونم بابت تمام دلداری ها و راهکارهاتون. بابت تک تک پیام های عمومی و  خصوصی و ناشناس، واقعا ممنونم. چقدر خوبه که دارمتون :) حتی یه دوست ناشناس عزیز تو دوتا پست قبل تر ازم خواست به یه نحوی آدرس وبلاگم رو از طریق ایشون به میم برسونم تا بلکه با خوندن این حرفا نظرش عوض شه :)) چقدر شماها مهربونین❤️

پ.ن:"دلم برات تنگ شده. نمیشه برگردی؟ :( " احتمالا این جمله مظلومانه ترین جمله ای هست که یه عاشق میتونه بگه.