شب سه شنبه در خیلی از شهر های ایران تجمعات مردمی زیادی به پا شد .از بین اون همه عکس و فیلم پخش شده فیلم دختری جوان که از قضا همشهری من هم هست دست به دست چرخید و سر و صدای بلندی را به پا کرد تا حدی که اون فیلم توسط مسیح علینژاد باز نشر شد .
شاید خیلی از شما ها این ویدئو را ندیده باشید پس بگذارید برایتان توصیف کنم. دختر سفید پوشی که شال را از سر برداشت و شال در دست در میانه ی میدان چرخید و چرخید گویی رقص سماع را اجرا میکرد .در نهایت شال خود را در آتش انداخت و پس از آن چند دختر دیگر شال را از سر برداشته و در آتش افکندند.
بار ها و بارها آن فیلم را دیدم . حتی روی آن صداگذاری اهنگ "من رویایی دارم از جنس آزادی " از شادمهر شد و باز هم غوغا کرد . از آن لحظه من به شخصه تک تک تاریخ هایی که در مهر ماه نوبت دکتر و حتی ترس عمل جراحی که در پیش دارم را به باد فراموشی سپردم و به یاد این دختر جوان و شجاع سرزمینم هستم . روز بعد از انتشار این فیلم تعدادی از همشهری هایم مدعی شدن که این دختر همان شب دستگیر شد . با شنیدن این خبر قلبم از حجم این اندوه فشرده شد . از صمیم قلبم برای او آرزوی سلامتی دارم و نگران آینده ی نامعلوم آن دختر هستم.
من در دل بار ها و بار ها این دختر و تمامی دختران سرزمینم را که شجاعت به خرج دادند و با شهامت برای بیان خواسته های خود به میدان امدند آفرین میگویم و تحسینشان میکنم. در واقع خواسته همه ی ما چیزی نیست جز اجرای شعار ملی کشورمان : استقلال ، آزادی....
ما دختران این سرزمین آزادی میخواهیم . حق تعیین نوع پوشش خویش را مطالبه میکنیم. ما نه اغتشاشگر هستیم و نه بیگانه . ما مردم ایرانیم . دختران و پسرانی که در همین آب و خاک متولد شده و پرورش یافته اند.
ما برابری میخواهیم.
خشونتی که در پیش گرفته اید راه حل این مطالبه نیست . برای یک بار هم که شده به صدای این ملت دردمند گوش دهید ...
پ.ن.آپدیت.12:06:44.یک مهر : بین این همه حال بد اولین روز پاییزیتون و فصل پادشاهی پاییزی های عزیز از جمله خودم مبارک :)