این اولین باریه که بعد از سالهای زیادی که تو وبلاگ نویسی فعالیت میکنم تصمیم گرفتم تو این وبلاگ از خودِ واقعیم حرف بزنم و یقین دارم این وبلاگ قطعا از وبلاگ های قبلیم بیشتر دوست خواهم داشت :)
حال این روزهام زیاد تعریفی نداره و بخاطر همین دست و دلم به نوشتن نمیره و ذهنم تو تنش قرار داره . من یه پشت کنکوری با 19 سال سن هستم و کمتر از سه ماه دیگه 20 ساله میشم. هیچوقت فکرشو نمیکردم که بخوام پشت کنکور بمونم اما این اتفاق به هر دلیلی افتاد و من پشت کنکور موندم . امسال هم رتبم دلبخواهم نبود و متاسفانه نمیتونم با این رتبه داروسازی تهران قبول بشم . به رشته های پیراپزشکی هم علاقه ای ندارم و اصلا با روحیاتم سازگاری ندارن . من چند روز متوالی به هرجا که ممکن بود رفتم و بامحیط کارهای زیادی روبه رو شدم اما نهایتا به بینایی سنجی علاقه مند شدم که باز ازاونجایی که تعداد کمی میگیرن شانس قبولیم کمه .
سخته پذیرفتن این موضوع که من بخوام برای سال بعد هم پشت کنکوری بمونم و در یک مقطع تحصیلی درجا بزنم. از نظر روحی تو خانواده ام به شدت تحت فشار هستم. شاید هیچکسی درکم نکنه چون تو موقعیت من کسی نیست اما به حدی حالم بده که حتی دلم میخواد بشینم و به حال و روز الانم گریه کنم.
هیچوقت نفهمیدم که چرا خانواده ام از همون اول روی نمرات درس هام حساس بودن و پدرم سر تک تک نمره ی کمی که میگرفتم دعوام میکرد. گاهی وقت ها میگم کاش درسم خوب نبود کاش این توانایی در من نبود و من می تونستم راحتتر زندگی کنم ...
اما با تمام دلم نمیخواد هایی که میگم و میگم نمیخوام پشت کنکور بمونم، می دونم اگه تو انتخاب رشته ام مردود شم مجبورم بمونم و باز هم سختی های زیادیو تحمل کنم.اخه بازم مثل پارسال متناسب با رتبم دارم انتخاب رشته ی آرمانی میکنم. دندان پزشکی ، پزشکی ، داروسازی ، فیزیوتراپی ، بینایی سنجی و پرستاری بین الملل تهران . همین. و اگر یکی از این ها قبول نشم خواه ناخواه بازم پشت کنکوری محسوب میشم ...
حالم خیلی بده و دلم نمیخواد با واژه ای بخاطر کنکور محدود بشم امیدوارم شانس همرام باشه و یکی از این رشته ها قبول شم