آیا بنده اجازه دارم از همین تریبون استفاده کنم و ذوقمو بیان کنم؟
فردا همراه دانشگاه دارم نمایشگاه کتاب تهران میرم و الان به شدت بابتش ذوق زده ام. شاید برای اکثر آدما این قضیه خیلی موضوع پیش و پا افتاده ای باشه یا حتی براشون مهم نباشه. اما خب برای منی که عاشق کتاب هام و همیشه دلم میخواسته برای یه بار هم که شده به این نمایشگاه برم اتفاق قشنگ و دوست داشتنی ای هست.
این اولین تجربه ی من برای حضور تو این نمایشگاه هست و خب لازم به ذکره نمیدونم از خوشی چطوری جیغ و داد راه بندازم که بقیه اذیت نشن بخاطر همین به صورت خیلی مظلوم وار نشستم و دارم چک لیست کودک سالم (استاد عزیزنژاد رو مخ! ) رو انجام میدم.
حقیقتا لازم داشتم الان از روی ذوق جیغ و داد راه بندازم و خوشیمو با آدما سهیم شم و حتی یکی رو از روی ذوق بغل کنم. ولی خب مکان ، زمان و شرایط، همشون یه لا اولشون میاد!
امیدوارم فردا کلی خوش بگذره. حتما هم از اولین تجربه ام برای حضور تو این مکان میام و اینجا حرف میزنم .
پ.ن: خیلی اتفاقی یاد یه خاطره ی دور افتادم و جشن امضای کتاب یک چیزهایی هست که نمیدانی از علی سلطانی :)