خوب مثل مرده ها
نویسنده : هالی جکسون
مترجم : محدثه احمدی
نشر نون
یک سال از حل پرونده ی قتل اندی و سال گذشته است و اکنون پیپ در آستانه ی رفتن به کمبریج است . بعد از اتفاقاتی که 4 ماه پیش رخ داده است پیپ به سختی میخوابد اما اکنون در تظاهر کردن تبحر زیادی پیدا کرده است.
طرفداران قلم هالی که بعد از رمان «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» و کتاب «دختر خوب، خون بد» بیصبرانه در انتظار ادامهی ماجرا بودند، این بار با کتاب خوب مثل مردهها (As Good as Dead) شگفتزده خواهند شد. در واقع این کتاب دنباله ی دو کتاب قبلی یعنی راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب و خوب مثل مرده ها است . تم داستان هم مثل دو کتاب قبلی رازآلود و جنایی بود.
درضمن این رو تو پرانتز اضافه کنم که با توجه به نقاط خاکستری که کتاب ذهنم رو مشغول خودش کرده انتظار دارم جلد بعدی هم در کار باشه.
«چه کسی دنبالت میگردد اگر این بار تو کسی باشی که ناپدید می شود؟» این یک پیام تهدیدآمیز است که بارها برای کارآگاه پیپ فیتز-آموبی شخصیت اصلی کتاب خوب مثل مردهها ارسال میشود و این شروعی جنجالی برای ادامه ی داستان و طی کردن روز های آتی پیپ است.
هدفون را روی گوشهایش گذاشت تا جلوی جهان بیرون را بگیرد. هیچ صدایی نمیآمد. فقط وزوز داخل سرش را میشنید چشمهایش را بست و وانمود کرد گذشته و آینده ای وجود ندارد .فقط فقدان بود. آسودگی در وجودش رها شد ولی ذهنش هیچ وقت برای مدت طولانی ساکت نمیشد.
پیپ در آخرین لحظات تا فروپاشی زندگی عادیش و دقیقا در همان دقایقی که هیچ امیدی به آینده نداشت، سراغ عشق اش یعنی راوی رفت تا برای آخرین بار او را از نزدیک ببیند و لمسش کند. نویسنده آن لحظات را اینگونه توصیف میکند:
صندوق پستی را باز کرد و راوی را صدا زد .در گوشه و کنار خانه دنبالش بود. اینجا نبود. پیپ گفته بود به دیدنش میآید. چرا رفته بود؟ پشت تلفن همه چیز تمام شد؟ خبری از آخرین رویارویی نبود ؟ نمیتوانست صورتش را در انحنای گردن راوی جا بدهد؟ نمیتوانست محکم بغلش کند و جایی نرود ؟پیپ به این لحظات نیاز داشت. فقط اینطوری میتوانست ادامه بدهد. ولی شاید راوی اینطور نبود .او عصبانی بود. قبل از اینکه تمام گفتگوهایشان در دو سوی تلفن خلاصه شود ، آخرین حرف راوی این بود "باشه"بعد قطع کرد و دست از پیپ کشید. راوی آماده بود . پس پیپ باید با این وضعیت کنار می آمد .
قلم نویسنده فوق العاده گیرا بود .این کتاب از دو کتاب قبلی هیجان انگیز تر و پر کشش تر بود. کتاب واقعا جوری بود که نمیشد لحظه ای آن را رها کرد.
پ.ن: اگر یادتون باشه من تو پستی که راجب معرفی کتاب " دختر خوب، خون بد " حرف زده بودم گفته بودم به نظرم این کتاب ها کشش این رو دارن که از روش سریال ساخته بشه به حدی که کتاب قوی بود و خب با چک کردن اینستاگرام نویسنده کتاب متوجه شدم که قرار شده از روی جلد اول یعنی " راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب " سریال ساخت بشه . امیدوارم سریال خوبی از آب در بیاد :) من که از همین الان منتظر این سریال هستم .در عکس زیر هم نویسنده و دو نفر دیگه که قراره در این سریال به عنوان شخصیت های اصلی داستان یعنی پیپ و راوی ایفای نقش کنند حضور دارن.