نیمه تاریک وجود
نویسنده: دبی فورد
مترجم: آرش صباحی فرد
نشر شبو
در صفحه ی اول کتاب بعد از جلد ، با چند واژه مواجه میشوید:" بازیابی قدرت، خلاقیت، استعداد و،رویاهای خود ".کتاب نیمه تاریک وجود موضعی روانشناسی دارد.
این کتاب در تلاش است که ما را با نیمه تاریک وجودمان که در تلاشیم آن را مخفی و سرکوب کنیم آشتی دهد و به ما بفهماند که تمامی خصلت های خوب و بد ما، شخصیت ما را میسازد.
جهان آینهای عظیم است که همواره بخشهایی از خودمان را منعکس میکند.
و در صفحه ای دیگر میخوانید:
آزادی به معنی آن است که شما در هر لحظه از زندگی خود انتخاب کنید که چه کسی و چه چیزی باشید.
اولین بار یونگ، روانشناس و اسطورهشناس اهل سوئیس اصطلاحی به نام سایه را برای تعریف یکسری از جنبههای انسان به کار برد. همه انسانها بخشی تاریک و فرو رفته در سایه را در اعماق وجود خود داشته و با خود حمل مینمایند. این نیمه تاریک وجود انسانها همان بخشی است که خیلی از ما همیشه خواستهایم از آن فرار کنیم.
زمانی که تمام تلاش خود را مینماییم تا در نظر دیگران انسان کاملی به نظر برسیم بیشتر از وجود یکپارچه خود که دارای خصوصیات مثبت و منفی است دور میشویم. سرکوب نیمه تاریک باعث میشود تا این بخش از وجود ما قویتر شده و در موقعیتهای حساس زندگی به ما حمله کند.
با مطالعه کتاب نیمه تاریک وجود بیشتر با خودتان آشنا شده و تا اعماق وجودتان سفر میکنید. هدف ما این است که به همان شکلی که هستیم خود را پذیرفته و در جهت رشد و بهبود قدم برداریم.
برشی از فصل یادآوری خودمان :
شما سزاوار داشتن هر آنچه که میبینید و واقعاً آرزو دارید هستید. تنها تفاوت بین شما و مردمی که آنها را میپرستید این است که آنها یکی از صفاتی که شما تمایل دارید آشکار نمودند و احتمالاً رویای خویش را به انجام رسانده اند.
از نظر من نویسنده ی این کتاب در تلاش بود که از دستاوردهای خویش در طول زندگی تعریف کند و من بدون هیچگونه تردیدی این کتاب را در دسته ی روانشناسی زرد جای میدهم! نظر شما راجب این کتاب چیست؟