یاسمن  امروز حاصل تغییراتی هست که از بهمن 1400 تو وجودش ایجاد شده. یه بخشیش قطعا با کمک مشاور محقق شده و یه بخشیش هم بخاطر خواست و وجود و اراده ی منه. مشاور همیشه موقع هیپنوتیزم بهم میگفت به خودت تلقین کن که تو یاسمن قوی هستی. و من با گفتن این جمله همیشه لبخند به لب داشتم. هروقت ترسیدم جلوی پدرم بایستم با یه لبخند از ته دل و گفتن جمله ی یاسمن تو قوی هستی تو دلم جلوی ترسم رو گرفتم و با شجاعت از خواسته هام دفاع کردم. زندگی امروزم پر از اتفاقات و رخداد های دلچسبی هستن که خودم براشون برنامه چیدم و خواستم که تو زندگیم حضور داشته باشن. بعد از مدت ها دوباره کلاس پیانوم رو از سر گرفتم و به طور مداوم هر روز تمرین میکنم. پیش بهترین استاد گویندگی تو استان ثبت نام کردم تا به رویای قدیمیم جامه عمل بپوشونم.همون کتابفروشی که همیشه دوست داشتم کار کنم درخواست دادم و به زودی مشغول به کار میشم. برنامه هام تک به تک عملی میشن. من تازه اول راه هستم :)

همه چی همونطوری که همیشه دلم میخواست دارن پیش میرن جز یه چیز. اون حفره ی قلبم تاابد جاش باقی میمونه ولی سعی میکنم گل های رونده ی قلبم اونقدر رشد کنن و شاخ و برگ بدن که روشو بپوشونن تا هیچکس ازش مطلع نشه :-) 

پ. ن: فقط برام یه دل خوش آرزو کنین :)