امروز بعد از مدت‌ها دلم می‌خواد مهر سکوت از لبام بردارم و یکم از خودم بنویسم.

تقریباً یک سال پیش بود که تصمیم گرفتم به سمت یکی از علایقم قدم بردارم. از بین تفنگ ها تفنگ بادی رو انتخاب کردم و تصمیم گرفتم به صورت جدی و حرفه‌ای تیراندازی رو یاد بگیرم و تو این رشته فعالیت کنم. هر بار با پوشیدن لباس مخصوص تیراندازی ذوق زده تر از قبل به سمت سیبل هدف گرفتم. روی موج سینوسی در حرکت بودم یه روزایی خیلی خوب ولی یه روز هایی هم تمام تیرهام پراکنده به سیبل می‌خورد. صبر و حوصله و اراده ای که تو این مسیر داشتم باعث شد امروز و حالا به این یاسمنی که از خودم ساختم افتخار کنم.

عکس اولِ پست هم مربوط به هدف گیری های اخیرم تو سالن تیراندازی هستن .

اینا رو نوشتم تا به خودم تلنگر بزنم و بگم چقدر از یاسمن یکی، دو سال پیشم فاصله گرفتم.

و هر روزی که می‌گذره در تلاشم که یاسمن قوی از خودم بسازم ؛قوی ترین ورژن یاسمن! درسته که روزهای در گذر مثل همون هدف گیری به سمت سیبل روی موج سینوسی در حرکته اما این باعث نمیشه که من از رویاهام دست بکشم و عقب نشینی کنم...