رایلی آدامسون (۱) گرانبها

نویسنده: شنون میر

مترجم: شیما حسینی

نشر ویدا

رایلی آدامسون اسم نقش اصلی دختری است که نویسنده فراز و نشیب‌های زندگی او را به قلم تحریر درآورده است.

رایلی توسط خانواده ای به فرزندخواندگی پذیرفته شد و مدتی را در کنار این خانواده زندگی کرد. رایلی پس از مدت کوتاهی صاحب خواهر کوچکی به اسم برژت شد. رایلی در ۱۷ سالگی زمانی که خواهر کوچکترش را برای بازی به پارک می‌برد؛ خواهرش ، برژت ، گم می‌شود و دیگر هرگز خبری از وی نمی‌شود. در آن زمان رایلی متهم به قتل خواهر کوچکترش می‌شود؛ اما از آنجایی که مدارک و شواهدی در دست پلیس موجود نیست وی تبرئه می‌شود و پرونده مختومه می‌شود‌. اما اوشی که مسئول پرونده بود هرگز دست از این تجسس برنداشت و به مدت ۱۰ سال همچنان سایه به سایه رایلی در حرکت بود تا زمانی که اشتباهی از رایلی سر بزند و بتواند او را دستگیر کند. 

گم شدن خواهر کوچکتر رایلی نقطه عطف داستان بود. جایی‌ که رایلی از خانه و خانواده دور انداخته می‌شود و با خانمی به اسم ژیزل آشنا می‌شود. در آن زمان بود که رایلی متوجه قدرت های خارق‌العاده خودش می‌شود و با دنیای جادو و ماورالطبیعه آشنا می‌شود. 

مثل اینکه زمان به عقب برگشته باشد، خواهرم برژت را روی تا می‌دیرم که می‌خندد و جیغ می‌کشد. نور غروب روی موهایش طوری بود که انگار حال خورشید دور سرش را گرفته. من هم دراز کشیده بودم و کتاب می‌خواندم. گه گاهی نگاهی به او می انداختم.در عرض چند ثانیه او را گرفتند و بردند. چشمانم را به روی گناهم بستم و درد ، درونم آماس کرد. نمی‌گذارم سرنوشت ایندیا هم مثل برژت شود. 

اکنون رایلی با کمک آموزش هایی که دیده است قسم خورده که وقتی کودکان مفقود می‌شوند و آدم ها هیچ سرنخی از آن ها ندارند به سراغ او می‌روند. او کسانی را نجات می‌دهد که حتی پلیس ها از عهده نجاتشان بر نمی‌آیند. 

برشی از کتاب :

اینجا قلمرو قبیله یا دقیق‌تر بگویم گله تامسکین‌ها بود. اوشی آرام و ساکت کنارم نشسته بود : بگو دارم درست می‌بینم.

 از آن سوی دشت غوغای گله تامسکین‌ها به گوش می‌رسید. رنگ بدن هاشان جورواجور بود و زیر خورشید برق می‌زد و می‌درخشید ؛ بلوطی و سفید ، ابلق و مشکی و چند تایی هم در بینشان به رنگ‌های دیگر. جز هیکل‌های اسبی شکلشان در یک جز دیگر با هم مشترک بودند:

تک شاخ طلایی رنگی که درست از وسط پیشانی‌شان سر برآورده بود!

تمامی موجودات عجیب و ماورا طبیعی که در کتاب نام برده شد را من در مجموعه پرسی جکسون و ایزدان المپ خوانده بودم و با آن ها بطور کامل آشنایی داشتم : هارپی و پگاسوس

 مجموعه رایلی آدامسون شامل ۱۰ جلد است که هم اکنون ۸ جلد آن توسط شیما حسینی ترجمه شده و توسط نشر ویدا منتشر شده است. این کتاب در دسته ادبیات کانادایی جای دارد و ژانر آن ترکیبی از زندگی حقیقی_تخیلی وماجراجویانه است. این کتاب به خوبی زندگی ترکیبی از زندگی مدرن به همراه اتفاقات تخیلی و موجودات افسانه‌ای را به نمایش گذاشته است.

امتیاز من به جلد اول این مجموعه ۳.۹ از ۵ است .