نویسنده : الکساندر دوما (پسر)

مترجم :محمود گودرزی

انتشارات افق

این کتاب یکی از آثار مشهور  ادبی جهان است . بر اساس واقعیت نوشته شده و شاید نقطه ی  جذابیت داستان از همین جا آغاز شود. واژگان ، داستان زنی بدکاره را روایت می‌کنند که عاشق می شود،به وسیله ی همین عشق درد می کشد و می میرد. این کتاب به تمامی دیدگاه های موجود پرداخته است و هر نوع دیدگاهی را درباره این کتاب به چالش می کشد. 

زمانی که این کتاب را در دست گرفتم از رقص قلم نویسنده به وجد آمدم و از خواندن این کتاب هیجان زده شده بودم. زمانی هم که این کتاب را به اتمام رساندم چند قطره اشک سمج روی گونه هایم غلط می خورد.

مادام کاملیا لقبی بود که مردمان پاریس روی دختری به نام مارگریت گوتیه گذاشته بودند. زیرا که هر 30 روز ماه در دستانش گل های کاملیا دیده می شد؛25 روزش گل ها سفید رنگ بودند و 5 روز باقی مانده قرمز! هرگز هم کسی دلیل این تنوع رنگ را نفهمید.

سایز این کتاب کوچک است و همین باعث افزایش ورقه ها می‌شود،پس بدون نگرانی از تعداد ورقه ها پیشنهاد میکنم که حتما این کتاب زیبا را مطالعه کنید. 

پ.ن1:  نویسندگان بزرگی چون تولستوی الکساندر دوما (پسر ) را از بزرگترین رمان نویسان عصر خود ( قرن 19 )می‌دانند.

پ.ن2: عکس جلد کتاب اصلی ( منبع: گوگل بوک )